روز از نو روزی از نو

اغروب جوونی

روز از نو روزی از نو

اغروب جوونی

نامه تو ...

نامه تو چقدر زیبا بود ...

هر خطش را سه مرتبه خوندم ...

بعد آن را به روی یه دفتر تا نخورده چسبوندم

نامه ی تو چقدر خوشبو بود بوی گلهای رازقی می داد...

حرفهایت هنوز هم طعم عصر پاییزعاشقی می داد ...

گفته بودی عجیب دلتنگی ، دل من هم برای تو تنگ است ...

پیش من هم غروب غمگین است ، پیش من هم طلوع کم رنگ است

کی به هم می رسیم همبازی ، من که دیگه زعشق مایوسم

روی ماه تو رو فقط در عکس ، گرم و با اشتیاق می بوسم ...

دوریت کار دست من داده ، فاصله که میون ما کم نیست

هیچ کس روزگار و اقبالش مثل ما بی نشون و مبهم نیست

فکرت اینجاست ، میون گلدونها ... جلوی چشم آرزوهایم ...

زمان زیادیست که با عکست در دلم زندگی کردم ...

دیگه طاقت ندارم ... نمی تونم ... تا کی ...

عزیزم امشب هم به یادت ،عکست رو می بوسم ...

چشمم این بار هم غمگین است ...

و این چشم غمگین امشب خواهشی از تو دارد ...

فقط این بار عکس تازه ای برایم بفرست

نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] سه‌شنبه 23 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 13:30

هر خط نوشتتو زیرش نقد کردم! دقت کن:
نامه تو چقدر زیبا بود ...
مگه نقاشی شده بود!

هر خطش را سه مرتبه خوندم ...
حالی نمی شده لابد. عربی بود!

بعد آن را به روی یه دفتر تا نخورده چسبوندم
مگه دفتر تا می خوره. اون کاغذ پسر...

نامه ی تو چقدر خوشبو بود بوی گلهای رازقی می داد...
عطر زده بهش خب. شاید خودکارش بو دار بوده. دیوونه

حرفهایت هنوز هم طعم عصر پاییزعاشقی می داد ...
اه اه اه شما که تو وبلاگ مشخصه یه نیست که با هم آشنا شدید ! عجب

گفته بودی عجیب دلتنگی ، دل من هم برای تو تنگ است ...
گشاد میشه قصه نخور

پیش من هم غروب غمگین است ، پیش من هم طلوع کم رنگ است
نه وژدانن تا حالا زودتر از ساعت ۱۰ بیدار شدی ! طلوع... هه

کی به هم می رسیم همبازی ، من که دیگه زعشق مایوسم
بدون شرح !

روی ماه تو رو فقط در عکس ، گرم و با اشتیاق می بوسم ...
خاک تو سر بی عرضت !

دوریت کار دست من داده ، فاصله که میون ما کم نیست
آخ دور(ب)ت دیگه چیه !؟

هیچ کس روزگار و اقبالش مثل ما بی نشون و مبهم نیست
ساسی مانکن چی ؟

فکرت اینجاست ، میون گلدونها ... جلوی چشم آرزوهایم ...
ما که ندیدیم دانشجو تو خونش گلدون داشته باشه !

زمان زیادیست که با عکست در دلم زندگی کردم ...
ای خااااااااااااااااااک

دیگه طاقت ندارم ... نمی تونم ... تا کی ...
وقت گل نی

عزیزم امشب هم به یادت ،عکست رو می بوسم ...
بازم خاک. دیگه نگی ازین حرفا که خاکم تموم شد!ژ

چشمم این بار هم غمگین است ...
اون دل که غمگینه نه چشم.

و این چشم غمگین امشب خواهشی از تو دارد ...
ایزن

فقط این بار عکس تازه ای برایم بفرست
هه هه هه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد