روز از نو روزی از نو

اغروب جوونی

روز از نو روزی از نو

اغروب جوونی

درسته که دلمو شکستی اما بازم میخوام بگم که خیلی دوست دارم وهنوزم برام عزیزی 

TTS 

 

من هنوزم منمنتظرتم ها

کاش هرگزدرمحبت شک نبود ؛ تک سوارمهربانی تک

 

نبود ؛ کاش برلوحی که برجان دل است ؛ واژه

 

 تلخ خیانت حک نبود ....

تقدیم به کسی که دل مارو شکست

وقتی کسی را دوست داری حاضری جونتو فداش کنی  

حاضری دنیا رو بدی، فقط یه بار نگاش کنی 

 بخاطرش داد بزنی،به خاطرش دروغ بگی 

رو همه چی خط بکشی،حتی رو برگ زندگی 

هرچی دوست نداشت،بخاطرش رها کنی 

حسابتو،حسابی از مردم شهر جدا کنی 

حاضری حرف قانونو،ساده بذاری زیر پابه حرف اون گوش کنی و به حرف قلب با وفاوقتی بشینه به دلت،از همه دنیا میگذری 

تولد دوبارته،اسمشو وقتی میبری 

حاضری جونتو بدی،یه خار توی دستاش نره 

حتی یه ذره گردوخاک تو معبد چشاش نره 

حاضری مسخرت کنن تمام آدمای شهر اما نبینی اون باهات کرده یه لحظه قهر 

حاضری که هر جا بری به خاطرش گریه کنی 

بگی که محتاجشی و به شونه هاش تکیه کنی 

حاضری هرچی بشنوی،حتی اگر سرزنش بخاطر کسی که خیلی برات با ارزشه  

حاضری هرروز سر اون با آدما دعوا کنی غرورتو بشکنی و باز خودتو رسوا کنی  

حاضری هر کی جز اونو ساده فراموش بکنی  

پشت سرت هرچی میگن چیزی نگی 

،گوش بکن وقتی کسی رو دوست داری،صاحب کلی ثروتی 

نذار که از دستت بره این گنج خیلی قیمتی 

عبور

نامه ای به عشقم

 

 

        روزهای تکراری  

 

 روزها با لحظه هایش خسته ام کرده است ،

اما من تنها به امید اینکه دوباره تورا خواهم دید سردی روزها

 را با تمامی لحظه های تلخش بی هیچ ارزویی جز ارزوی

گرفتن دوباره ی دستان تو تحمل میکنم.

 سخت است اماهر وقت که از پنجره ی اتاقم که دیگر رنگ

دعاهای شبانه ام را گرفته بیرون را تماشا میکنم و وقتی ان   

درخت همیشه بهار کنار نیمکت همیشه خالی را میبینم امید

پیدا میکنم امید به اینکه روزی منو تو تمامی نیمکتهای خالی

باغ تنهایی را پر میکنیم و تمامی درختان خشک و بی برگ

را با خنده های گرممان بهاری میکنیم . راستی خیلی وقت

است که خنده هایت را ندیده ام و خیلی وقت است که دیگر

حتی به خوابم هم نمی ایی! نکند اصلا مرا برای همیشه !

همیشه که میگویم تنم به لرزه می افتد، نه! تو هیچوقت مرا

فراموش نمیکنی اخر قول داده ای! قول داده ای که نه تنها

اسمم را بلکه تمامی دوستت دارم گفتن ها را در ورق های

خالی خاطره هایت حکاکی کنی و بنویسی که یک روزی

کسی مرا انقدر دوست داشت که به خاطرم حاظر شد روی

تمامی ارزوها جز ء ارزوی بودن با من ، نفس کشیدن با من

 و گرفتن دستانم یک خط قرمز بکشد و پیش همه ی کسانی که

 فکر میکردند او عاشق نمیشود داد بزند من عاشقم عاشق

کسی که از جانم هم برایم عزیزتر است من، من هنوز که

هنوزه در انتظاره رسیدن تو روزها را به تکرار میشمارم ...!

َدوست دارم گفتن تو هنوزم که هنوزه تو یادمه

                                                                       داد زدم که عاشقم عاشق تو عشق تو در وجودمه