روز از نو روزی از نو

اغروب جوونی

روز از نو روزی از نو

اغروب جوونی

تنها امید من که نا امیده
امید من دوباره ته کشیده
لحظه به لحظه فکر نا امیدی
این لحظات امونمو بریده
اون که میگفت با دستای دل من
از قفس بیکسی آزاد شد
چی شد که با گریه ی من شاد شد؟
با شبنم اشک من آباد شد؟

از وقتی رفت یه روز خوش ندیدم
خواستم دلم یه گوشه ای بمیره
خسته شدم چه انتظار سختی
یکی بیاد جون منو بگیره
قلب من از تپیدن ش خسته شد
نبضم با ضربه های معکوس مرد
قلب من از خستگی خوابش گرفت
این دل نا امید و مایوس مرد

شاید صدای زخمیه دل من
مرهم زخمای دل تو باشه
زخمای دلت
شاید که قصه ی جدایی من
نذاره هیچکی از کسی جدا شه

از وقتی رفت یه روز خوش ندیدم
خواستم دلم یه گوشه ای بمیره
خسته شدم چه انتظار سختی
یکی بیاد جون منو بگیره
قلب من از تپیدن ش خسته شد
نبضم با ضربه های معکوس مرد
قلب من از خستگی خوابش گرفت
این دل نا امید و مایوس مرد
 

چیه چیزی شده.....چرا ساکتی؟

فکر کردی رضا میره از وبش به همین سادگی؟

شنیدم از وبت دلسرد شدی به تازگی....اپ هاتم تقسیم نمیکنی با یکی...

تو که وبتو دوست داری و روش حساسی.....

دوست داری قالبهایه خیلی شیکو وسواسی....

اِنقده وبتو میخوای ... ...که اگه هکش کنن حتی باباتم نشناسی... 

 

نظر یادت نره !!!!

الهی

 

الهی تو بمیری من بمونم

سرقبرت بیام روضه بخونم

 الهی سرخک و اریون بگیری

تب مالت و فشار خون بگیری

 اگر بردی از اینها جان سالم

الهی درد بی درمون بگیری

 الهی بخونی و نظر بدی

اگه نظر ندی خیلی بدی

عشق !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

عشق گل سرخ است ، دلش در سپیده دمان گشوده می شود ،

 دو شیزگان، با نگاه خود ، زیبایی اش را می نوشد و آن را به

 سینه می زنند .

 عشق ، آشیانه ی گرم خوشبختی است ،

سرچشمه ی شادمانی و مهد آرامش و صفاست .

 عشق ، لبخندی است ملیح بر لبان زیبایی .

 وقتی کسی عاشق می شود ، همه ی رنج هایش را از

 یاد می برد . زندگی عاشق ، بستر رویاهای رنگین است .

 ای عشق ! تو چیستی که در دلم زبانه می کشی ،

 نیرویم را می بلعی و مرا اسیر خود می سازی ؟

 عشق ، رازی ست که در پس حجاب قرن ها

مخفی ست و گاهی سیمای خود را در تجربه های

 ما نشان می دهد